اعدامی آشوب خانوادهاش را هم با چاقو تهدید میکرده است! / آیا ایران و آمریکا به صورت چراغ خاموش با هم گفتگو میکنند؟
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۱۴۵۲۲
نگاهی به سوابق محمد مهدی کرمی نشان میدهد او شخصی با سابقه مصرف مواد مخدر، بازداشت با شکایت خانواده وی و دو بار محکومیت قطعی در زمان انجام خدمت سربازی بوده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*******
امروز سه شنبه بیستم دیماه روزنامههای مختلف به بازتاب و تحلیل سخنان رهبر انقلاب در جمع مردم شهر قم پرداختهاند، شورش در برزیل و آلودگی هوا از جمله سوژههایی است که در روزنامههای چاپ امروز بازتاب پیدا کرده است.
روز گذشته حضرت امام خامنهای بار دیگر به اهمیت مسئله جهاد تبیین اشاره کرده و با طرح یک سوال مهم به تشریح اهمیت پاسخ دهی به وسوسههای موجود در میان قشر جوان و نوجوان پرداختند.
روزنامه خراسان که اغلب مواضع معتدلی دارد، در سرمقاله خود به تحلیل سوال رهبر معظم انقلاب پرداخته و نوشته است:
زمانی که صلای مارکسیسم و سوسیالیسم در ایران، نه تنها روشنفکران و دانشگاهیان بلکه فرزندان برخی خانواده های مذهبی را نیز در موضع اجابت نشانده بود. در چنان اتمسفری، نه جامعیت منظومه اندیشه های علامه طباطبایی به چشم می آمد، نه عقل گرایی سترگ آخوند خراسانی بر بنیان های نظری مارکس و انگلس رجحان داده می شد و نه حتی آزادی خواهی میرزای نائینی مجال طرح و بسط می یافت. در این شرایط، شاهکار جاودانه شخصیتی مانند شهید مطهری آن بود که با ارائه صورت بندی نوینی از کلان نظریه «اصالت وجود» صدرالمتالهین، پنجه در پنجه انگاره های ماتریالیستی و جریان های التقاطی ناشی از آن افکند. صورت بندی نوینی که ذکر آن رفت جز با تعامل و گفت وگوی مستمر با مخالفان اعتقادی از یک سو و حشر و نشر فروتنانه با جوانان برای کشف ذهن و زبان آنان، از سوی دیگر، میسور و ممکن نمی شد. مطهری نیک دریافته بود که باید شبهات را بی کم و کاست شنید و برای آن ها راهحل های اقناعی و نه اسکاتی مهیا کرد.
سه سرنوشت مشابه در یک قاب
دو سال و دو روز پس از حوادث ششم ژانویه در ایالات متحده، جایی که هواداران رییسجمهور شکستخورده در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر ۲۰۲۰ ساختمان کنگره را اشغال کردند و میخواستند مانع از تایید نتایج انتخابات شوند، هزاران نفر از حامیان رادیکال ژاییر بولسانارو رییسجمهور پیشین برزیل به ساختمان ریاستجمهوری، کنگره و دادگاه عالی برزیل حمله کردند تا جهان بار دیگر شاهد کودتای راستهای افراطی باشد.
روزنامه هممیهن دراینباره نوشته است:
لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، رئیسجمهور برزیل روز گذشته پس از هجوم امیان جایر بولسونارو، رئیسجمهوری سابق برزیل به پارلمان و کاخ ریاستجمهوری برزیل اعلام کرد که با این اقدام نئوفاشیستی مقابله میکند. حمله دستهجمعی حامیان رئیسجمهور سابق ژائیر بولسونارو یک اقدام ضدامنیتی خیرهکننده بود که بلافاصله با حمله ۶ ژانویه سال ۲۰۲۱ به ساختمان کنگره ایالاتمتحده توسط حامیان دونالد ترامپ مقایسه شد. لولا در زمان حمله در برازیلیا نبود، اما در سخنرانی مملو از خشم بولسونارو را مسئول هرج و مرج دانست و قول داد که «هرکسی که درگیر این حمله باشد، مجازات خواهد شد.» لولا کسانی که در این حملات شرکت کردند نئوفاشیست و متعصب خطاب کرده و دستور مداخله ارتش فدرال را صادر کرد و پلیس را مسئول کنترل دولت مرکزی دانست.
در ادامه این گزارش توصیفی آمده است:
مارکو اورلیو ملو، قاضی سابق دادگاه عالی یکشنبهشب پس از دستگیری حداقل ۳۰۰ نفر در رابطه با این حمله، به روزنامه O Globo گفت: «این بسیار بدتر از آنچه در ساختمان کنگره اتفاق افتاد، بود.» تصاویر تکاندهنده نشان میدهد که شبهنظامیان طرفدار بولسونارو با سرعت از سطح شیبدار به سمت پالاسیو دو پلانالتو، دفاتر ریاستجمهوری میروند، در راهروهای ساختمان پرسه میزنند و دادگاه عالی مجاور را که شیشههای آن شکسته شده بود، خراب میکنند. ویدئوهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی آتشسوزی در داخل ساختمان کنگره را نشان میدهد. مهاجمان اثاثیه را شکستند و به اطراف پرتاب کردند. بنا به گزارشها برخی اشیاء در کاخ ریاستجمهوری و دادگاه عالی به سرقت رفتند. لولا داسیلوا که یک چپگرای کهنهکار است، یکشنبه گذشته در جشنی با حضور صدها هزار برزیلی بهعنوان رئیسجمهور جدید برزیل سوگند یاد کرد.
روزنامه اعتماد نیز شورش در برزیل را تیتر یک کرده و مینویسد:
این حمله که خطرناکترین تهدید علیه دموکراسی بزرگترین کشور امریکای لاتین از زمان کودتای نظامی سال ۱۹۶۴ به حساب میآمد در شرایطی رخ داد که حدود یک هفته پیش از آن، مراسم تحلیف لولا ایناسیو داسیلوا برگزار و او به عنوان رییسجمهور جدید برزیل معرفی شده بود. مله به ساختمانهای دولتی در شرایطی رخ داد که در اواخر هفته گذشته موجی از هواداران بولسانارو وارد برازیلیا، پایتخت برزیل شده بودند. در شبکههای اجتماعی برزیل نیز از دعوتنامههایی حاوی وعده ارایه غذا و اتوبوس برای حملونقل رایگان صحبت میشد. همزمان تعدادی از معترضان به نتایج انتخابات در مقابل پادگانهای نظامی اردو زده و از مقامهای ارشد ارتش میخواستند با مداخله خود مانع از ادامه کار لولا داسیلوا شوند.
روزنامههای اصلاحطلب در شرایطی با نگرانی به استقبال حوادث سیاسی در برزیل رفتهاند که خود مثال متناقضی از آن در ایران هستند، می توانیدنام بولسونارو را از گزارش اعتماد بردارید و اسم میرحسین موسوی، خاتمی و برخی افراطیون مشابه را بگذارید. تصویرسازی از این اتفاق برایتان آشنا نیست؟
بایدن به دنبال ارتباط با ایران؛ بدون برجام!
بهتازگی سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا تأکید کرد دولت این کشور راههایی را برای برقراری ارتباط با ایران و طرح موضوعات مهم حفظ کرده است. این ادعایی بود که یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در گفتوگو با روزنامه اسرائیل هیوم به آن اشاره داشت و در این زمینه تصریح کرد که دولت بایدن چندین روش ارتباطی غیررسمی با ایران را برای طرح مسائل متعدد بین دو کشور حفظ کرده است.
روزنامه شرق به بررسی این سوژه خبری پرداخته و مینویسد:
تبادل پیام و انعکاس دیدگاه بین ایران و آمریکا در این شرایط چه معنایی دارد؟ آیا با توجه به سابقه دو کشور ذیل مذاکرات محرمانه عمان در واپسین روزهای دولت دهم که زمینه را برای شکلگیری برجام در سال ۲۰۱۵ فراهم کرد، میتوان گفت اکنون هم دور دیگری از مذاکرات غیرعلنی بین تهران و واشنگتن بر سر احیای برجام در دستور کار دو طرف قرار دارد؟ این سؤالی است که عبدالرضا فرجیراد در پاسخ به آن اعتقاد دارد: «میتوان این احتمال را داد که به واسطه مسائل سیاسی ایران و به دنبال آن پررنگشدن فشار افکار عمومی بر دولتهای اروپایی و آمریکا، فضا برای مذاکرات غیرعلنی و مخفیانه شکل بگیرد».
در ادامه این گزارش خبری آمده است:
از این منظر، سفیر پیشین ایسلند، گزینه مذاکرات غیرعلنی را بسیار جدی میداند؛ چراکه به باور او در سایه برخی اتفاقات این امکان وجود ندارد که مانند ادوار پیشین ایران، سه کشور اروپایی عضو برجام، آمریکا، روسیه، چین و اتحادیه اروپا علنا در هتل کوبورگ وین گرد هم بیایند و در سایه حضور پررنگ عکاسان و خبرنگاران بتوانند گفتوگوهای هستهای را پیش ببرند؛ بنابراین فرجیراد میگوید چون اروپاییها و آمریکا از یک سو نگران گستردهترشدن ابعاد فعالیتهای هستهای ایران هستند و از سوی دیگر نمیتوانند به واسطه فشار افکار عمومی مذاکرات علنی با ایران داشته باشند، بهترین گزینه و سناریو را برای مدیریت این شرایط در پیگیری مذاکرات مخفی و غیرعلنی میبینند.
روزنامه آرمان ملی نیز سخنان سخنگوی وزارت خارجه آمریکا را به تیتری یکی از گزارشهای صفحه اول خود تبدیل کرده و نوشته است:
ایالات متحده آمریکا همواره به دنبال گشایش مسیری برای ارتباط با تهران بوده است. برخی از تحلیلگران که نظر مثبتی به برجام نداشتند از همان ابتدا اعلام کردند که اساسا آمریکا ارتباط با ایران را میخواهد و پرونده هستهای را بهانه قرار داده است تا از این طریق با ایران به گفتوگو بپردازد. حال این سوال به وجود میآید که آمریکا بر سر چه موضوعاتی به دنبال گفتوگو با تهران است. تهران هم به خوبی نوع نگاه ایالات متحده آمریکا را به جایگاه خود در منطقه میداند و البته این جایگاه را به صورت مستقل برای خود باز تعریف کرده است. تهران به دنبال سیاست مستقل منطقهای است؛ سیاستی که اولا در نفی سلطه غربیها در منطقه تنظیم شده است و دوما در کنار حفظ منافع خود به حفظ منافع مردم منطقه و استقلال آنها از غرب منتهی خواهد شد.
ماجرای یک اعدامی که خانوادهاش را هم با چاقو تهدید میکرده است!
روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود نور به پرونده یک اعدامی اغتشاشات پرداخته و نوشته است:
محمدمهدی کرمی از عوامل اصلی جنایتی که منجر به شهادت مظلومانه سیدروحالله عجمیان شد، دو روز پیش به دار مجازات آویخته شد. برخی فعالان سیاسی در داخل همسو با رسانههای شناخته شده دشمن، کوشیدند ضمن زیر سؤال بردن این حکم، این مجرم را با شانتاژ رسانهای تبرئه نمایند. اما آیا کرمی همانی است که مدعیان میگویند؟ مستندات موجود در پرونده نشان میدهد، او دارای چندین سوءسابقه و بازداشت از جمله شکایت خانوادهاش علیه او بوده است. نگاهی به سوابق این فرد نشان میدهد او شخصی با سابقه مصرف مواد مخدر، بازداشت با شکایت خانواده وی و دو بار محکومیت قطعی در زمان انجام خدمت سربازی بوده است.
در ادامه این خبر آمده است:
در یکی از موارد شکایت خانواده کرمی علیه پسرشان در تاریخ ۲۵ مرداد ماه سال ۱۴۰۱ (کمتر از پنج ماه پیش)، پدر کرمی در ساعت ۹:۴۵ به گشت فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مراجعه کرده و عنوان داشته پسرش به مواد مخدر اعتیاد دارد و اقدام به تخریب وسایل منزل و تهدید اهالی منزل با چاقو کرده است. اما اقدامات کرمی محدود به آزار و اذیت خانواده نبوده و در گزارش مأمور کلانتری به مؤسسه انتفاعی خانه طلوع خورشید که در زمینه ترک اعتیاد فعالیت میکند عنوان شده: این فرد حتی پس از انتقال به مقر پلیس اقدام به تهدید و فحاشی به مأموران کلانتری، خانواده خود و ارباب رجوع حاضر در کلانتری کرده است!
منبع: مشرق
کلیدواژه: سالگرد شهادت حاج قاسم قیمت ویژه های مشرق مرور روزنامه ها پرونده هسته ای بولسونارو روزنامه اعتماد روزنامه جوان روزنامه آرمان ملی سید محمد خاتمی میرحسین موسوی برجام خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت ساختمان کنگره شکایت خانواده ریاست جمهوری ایالات متحده دادگاه عالی نشان می دهد رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۱۴۵۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعیتر سفر بلینکن به منطقه
تعداد سفرهای «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا به غرب آسیا طی ۷ ماه جنگ طوفان الاقصی تقریبا به اندازه انگشتان دو دست رسیده است. او اگر فاصله سفرهای خود به منطقه را باز هم کمتر کند از وزیر خارجه به سفیر غیر مقیم آمریکا در منطقه تبدیل خواهد شد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، آنچه او را بارها با مسافرتی 11 هزار کیلومتری به پایتختهای منطقه کشانده، همگی به تبدیل رژیمصهیونیستی به «کتک خور همگانی» در منطقه مربوط میشوند. شاید پیش از این تصور میشد اگر رژیمصهیونیستی توسط دشمنانش محاصره شود در بدترین سناریوها همانند عثمانیها که «مرد بیمار خاورمیانه» نام گرفته بود، نامیده خواهد شد. طبق این تصور رژیم در بدترین وضعیت نهایتا مانند عثمانی به دولت بیماری با ویژگیهای مشابه دچار میشد؛ اما این مشکل مخصوص کشورهای پهناور و دولتهای قدرتمند است نه موجودیتهای کوچک با تنفس مصنوعی. وضعیت رژیم نازلتر از وضعیت بیماری است و با ادبیات دولتها قابل توصیف نیست.
حداقل طی 7 ماه جنگ، هر گروه و دولتی بوده که اراده کرده سیلیای بهصورت تلآویو زده است؛ از جمله دو دولت ایران و یمن که به شکل مستقیم دست به تنبیه رژیم زدهاند. این پدیده به بروز پدیده رژیمی سیلی خور و کتک خور در جهان منجر شده است. سفر اخیر آنتونی بلینکن به منطقه نیز برای پوشش و توجیه یکی از سختترین سیلیهایی است که رژیم طی هفتههای اخیر خورده است. پس از آنکه رژیمصهیونیستی به سفارت ایران در سوریه در 13 فروردین حمله کرد، تهران در شامگاه 25 بامداد و 26 فروردین در عملیات «وعده صادق» مراکز هدایت این عملیات را در دو پایگاه رژیم درهم کوبید.
این عملیات پیامدهای دردناکی برای کسانی داشت که دلخوش به رویاها بودند. دولتهایی که بدعهدی آمریکا در دفاع از خود را دیده بودند، خوشباورانه فکر میکردند واشنگتن حداقل برای حفظ رژیم هم که شده زمانی دست به اقدام خواهد زد.
وقتی آمریکا آنقدر تلاش خود برای دفاع پدافندی از رژیم را بزرگ کرد تا عدم دفاع تهاجمیاش از تلآویو به چشم نیاید، چشمان متحدان واشنگتن بازتر شد.
حرکت روی بندی که آمریکا برای دیگران کشیده احتمال سقوط بالایی دارد. فروپاشی دولت و ارتش وابسته اشرف غنی آخرین رئیسجمهور افغانستان که با تقلب بر سرکار آمده بود و وضعیت آشفته تلآویو به دیگران سرنوشت رژیمهای وابسته و دولتهایی که مسیر وابستگی به آمریکا را در پیش گرفتهاند، نشان میدهد. «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا روز (دوشنبه) در جریان تور منطقهای خود در ریاض ادعا کرد پیشرفت قابل توجهی در روند عادیسازی روابط عربستانسعودی و رژیم صورت گرفته و در مراحل پایانی قرار دارد. «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان نیز به موازات این اظهارات در همان روز اعلام کرد کشورش به مراحل نهایی درباره توافق دو جانبه با آمریکا نزدیک شده است. این توافق به تعهدات امنیتی آمریکا به عربستان مربوط است که طبق آن واشنگتن باید در درگیریها به کمک ریاض شتافته و تسلیح سعودی با تسلیحات پیشرفته را آغاز کند. این توافق دوجانبه پیش از طوفان الاقصی بهعنوان یکی از پیششرطهای عادیسازی توسط عربستان مطرح شده بود.
اهداف منطقهای آمریکا در ماه هفتم
آمریکا درصدد به سرانجام رساندن توافق عادیسازی میان رژیم و عربستان است که اهداف جدیدی به آن نسبت به اهداف قبلی سنجاق شدهاند. این توافق اما همه آنچه آمریکا و بلینکن بهدنبال آن بودهاند، نیست. در ادامه به اهداف کنونی آمریکا پرداخته شده است.
1. پایان آبرومندانه جنگ
رژیم تاکنون 7 ماه را در جنگ بوده است. این جنگ با تفاوتهایی در چند جبهه جریان داشتهاند. ویژگی این جنگ پوشش چند جبههای است به این صورت که با کاهش تنشها در یک جبهه، افزایش تنش در جبههای دیگر آن را جبران میکند. نمونه آن خارج شدن نیروهای رژیم از مناطقی در غزه است که به کاهش تلفات صهیونیستها منجر شده و در ازای آن مقاومت لبنان بر شدت ضربات خود افزوده است. آشکار است که چیزی به نام پیروزی در انتظار تلآویو نیست و دیگر امکان ادامه جنگ نیز وجود ندارد. از این رو باید برای آن برنامهریزی کرد.
اگر رژیم طی توافق آتشبس با مقاومت غزه به جنگ پایان دهد، شکست را پذیرفته است. بر همین اساس غرب بهدنبال راه دیگری است. یک راه برای کاهش از تبعات آن، اعلام پایان جنگ در ازای عادیسازی روابط با سعودیهاست. به این شکل دلیل پایان جنگ شکست رژیم از نیروهای مقاومت غزه تلقی نخواهد شد، بلکه برخی آن را به دلیل دیپلماسی سعودی خواهند دانست که پذیرفت در ازای پایان جنگ روابط خود با تلآویو را عادیسازی کند. آمریکاییها اما به نظر میرسد اهداف بیشتری در رابطه با جنگ و عادیسازی داشته باشند. موضوع دوم تبدیل تهدید به فرصت است. اگر پیش از جنگ عادیسازی تبعاتی داشت و پس از آن نیز اینگونه تلقی میشد که ریاض کار سختتری برای ارتباط با تلآویو دارد، واشنگتن تلاش میکند برخلاف برداشتها بتواند تهدید جنگ را با اعلام عادیسازی در ازای پایان کشتار و محاصره غزه، به فرصت تبدیل کند. هدف سوم آمریکا استفاده از مواهب تجاری عادیسازی برای بازسازی و کنترل گروههای سیاسی رژیم است. ایجاد روابط پرحجم با عربستان و رشد جدی روابط تجاری میتواند ضمن کمک به بازسازی اقتصاد رژیم برای گروههای سیاسی صهیونیست نیز جذاب باشد. برخی گروههای سیاسی صهیونیست که به این مواهب تجاری چشم دارند تلاش خواهند کرد در جامعه و دولت رژیم برای پایان جنگ در ازای عادیسازی فعالیت کنند.
فروش تسلیحات ساخت رژیم به عربستان یکی از شاخههای درآمدی روابط است. اخذ پروژههای بزرگ کارخانههای آب شیرین کنی، ساختمانسازی و شهرکسازی و همچنین ایجاد باغها و مزارع کشاورزی در محیطهای سخت کویری از جمله حوزههای همکاری دو دولت است. هدف چهارم آمریکا بیحاصلسازی عملیات 7 اکتبر است. واشنگتن از ابتدای جنگ تبلیغ کرده بود عملیات 7 اکتبر برای جلوگیری از توافق عادیسازی صورت گرفت و امروز قصد دارد با پایان جنگ از طریق این توافق به دیگران بگوید طراحان به هدف خود دست نیافتند.
2. درگیری کشورهای مسلمان با یکدیگر
شاید توسعه جنگ از مبدا و با حضور رژیمصهیونیستی هدف آمریکا نباشد و این کشور نخواهد جنگی منطقهای شکل بگیرد اما واشنگتن قطعا قصد دارد درگیریهای سیاسی و زد و خوردهایی میان کشورهای منطقه با یکدیگر صورت گیرد تا رژیم از مرکز توجهات و تمرکز فشارها خارج شود. غرب درحالیکه ایران در عملیات وعده صادق به شکل مستقیم رژیمصهیونیستی را هدف قرار داد، بدون آنکه تلآویو را خطاب قرار دهد درحال تحریک کشورهای عربی علیه تهران است.
3. تثبیت حقوقی و ساختاری مواضع
غرب و متحدانش در منطقه برای پیشبرد اهداف خود از ضعف نظامی رنج میبرند. این ضعف نظامی با توجه به حجم عظیم تسلیحات فروخته شده به کشورهای منطقه مربوط به حوزه ابزارها نیست اما در کلیت متحدان آمریکا در منطقه توانمندی نظامی کمی دارند. برای آنکه این ضعف برای آنها دردسرساز نشود، آمریکا قصد دارد با فریز کردن مرزها و با ترساندن دیگران، آنها را به لحاظ حقوقی و ساختاری تثبیت کنند. این اقدام با ارائه تضمینهای امنیتی شبیه آنچه در ناتو وجود دارد، صورت خواهد گرفت. نمونه روشنی از این اتفاق در شرق اروپا وجود دارد. روسیه بهعنوان دومین ارتش بزرگ دنیا که در کنار آمریکا قدرتمندترین قدرت هستهای جهان است به اوکراین حمله کرده تا مانع عضویتش در ناتو شود اما علیه کشورهای بالتیکی کوچکترین اقدام نظامی را انجام نداده است.
آمریکا با این تجربه درصدد گسترش تضمینهای امنیتی خود به غرب آسیاست. با این وجود مشکلی در این منطقه گریبانگیر واشنگتن است که نشان میدهد مقایسه دو منطقه غرب آسیا و شرق اروپا اشتباه است. واشنگتن نه براساس پیمان و تعهد نظامی بلکه خود راسا و به شکل مستقیم وارد منطقه شده، عملیات کرده و در هر نقطهای با مقابله مواجه شده است. نتیجه این درگیریها نیز شکست آمریکا و کشته شدن هزاران نفر از سربازان ارتش این کشور بوده است. شکست سعودیها در جنگ با یمن نیز از نوعی نبود که با تعهد امنیتی آمریکا یا پیمانی شبیه ناتو قابل رفع باشد.
4. ساخت یا نمایش پیروزی پس از شکست
آمریکا قصد دارد در وهله اول در صورت امکان با هراس افکنی از پاسخ ایران علیه رژیم در عملیات وعده صادق بتواند اتحادی علیه ایران تشکیل دهد و در صورت عدم تحقق آن، در وهله دوم با مانورهای رسانهای و لفظی اینگونه نمایش دهد که اجرای عملیات به زیان ایران بوده و خوراکی برای افکار عمومی و رسانههای مرتبط با خود ایجاد کند. در این خصوص باید دید عملیات ایران علیه خاک فلسطین اشغالی با مختصاتی که برای آن در نظر گرفته شده بود آیا واقعا باعث اتحاد کشورهای منطقه علیه تهران شده است؟ به نظر نمیرسد در واقعیت این عملیات چنین نتایجی داشته باشد، بلکه آمریکاییها درصدد ایجاد این نگاه با تلاش فراوان یا نمایش تحقق آن با هدف ایجاد هراس در تهران هستند.
5. متفاوت شدن روسیه و چین
روسیه و چین در ماههای اخیر رویکرد متفاوتی را درخصوص رژیم اتخاذ کردهاند که به زعم بسیاری بهخاطر سیاستهای پیشین این دو تعجببرانگیز است. چین و روسیه با محکوم کردن حمله رژیم به سفارت ایران در سوریه و دفاع از پاسخ ایران در عملیات وعده صادق به زعم بسیاری متفاوت از سیاست پیشین خود عمل کردهاند. با اینحال چنین دیدگاههایی با سنجش کاملی همراه نبودهاند. پکن و مسکو در گذشته سیاستی را اتخاذ کرده بودند که دیگر با فضای فعلی منطبق نیست؛ بهویژه اینکه رژیم با اقداماتش جهان را در لبه پرتگاه قرار داده است.
از سوی دیگر چین و روسیه به همراه ایران مواضع همگرایی درخصوص اوکراین، غرب آسیا و شرق آسیا را نشان میدهند که بیم هماهنگی میان آنها را در پی داشته است. احتمال دارد آمریکا با نگرانی درخصوص ابعاد و ماهیت همکاریها میان قدرتهای شرقی درصدد بازآرایی متحدان و منابع خود برای رویارویی با موقعیت جدید باشد.
6. توجیه عدم حمایت کامل از تلآویو
در عملیات وعده صادق، غرب از رژیم که مهمترین دارایی این مجموعه در غرب آسیا شناخته میشود تنها به شکل دفاعی حمایت کرد. این درحالی است که پیش از آن افکار عمومی و نخبگان دولتی فکر میکردند هر کشوری که با تلآویو درگیر شود به صورت مستقیم با واشنگتن مواجه خواهد شد. کشورهای منطقه از خود میپرسند در صورت وقوع اقدامات مشابه آمریکا چه اقدامی انجام خواهد داد. سعودیها تجربه قبلی نیز دارند که به سال 2019 و هدف قرار گرفتن تاسیسات آرامکو مربوط است. در آن برهه نیز آمریکاییها دست به اقدامی نزدند اما هیچکس فکر نمیکرد این بیعملی درخصوص رژیم نیز تکرار بشود.
بر همین اساس است که دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین آمریکا برای جلب نظر لابیهای صهیونیستی و عربی گفته است «اگر درگیری بین ایران و اسرائیل رخ دهد، از اسرائیل حمایت میکنم.» این سخنان اشارهای به برداشتها درخصوص عدم حمایت آمریکا از رژیم است.
7. توجیه چتر سوراخ رژیم
آمریکا از یک دهه قبل تلاش داشت با کاهش اقدامات عملیاتی در منطقه، ضمن حفظ حضور سنگین خود در آن، از هزینهها و ضایعات استقرار نظامی خود بکاهد. این اتفاق براساس برونسپاری ماموریتها به متحدان منطقهای صورت میگرفت.هدف از آن نیز اختصاص منابع بیشتر به شرق آسیا معرفی میشد.
واشنگتن تاکید میکرد پس از این تغییر آرایش، صهیونیستها متولی و سرپرست متحدان آمریکا در منطقه خواهند بود. حالا که این متولی خود به یک «کتکخور همگانی» در منطقه تبدیل شده و از گروههای شبهنظامی (مقاومت غزه، لبنان و عراق) تا دولت ایران آن را میکوبند، این فرضیه غلط از آب درآمده است.
برای مدتها اینگونه برداشت میشد که جنگ با شبهنظامیها سخت است و به همین دلیل آسیبهایی که تلآویو از نبرد با آنها میبیند چندان مهم نیستند. بر این اساس رژیم میتوانست با تجهیزات نظامی خود دولتها را که احساس مسئولیت بیشتری نسبت به جمعیت خود داشته و باید برای حیات اعتباری داخلی-بینالمللی داشته باشند، با تهدید روبهرو کرده و آنها را از مواجهه با خود منصرف کند. در عملیات وعده صادق ثابت شد رژیم قادر به چنین اقدامی علیه ایران نیست. اعراب به همین دلیل خواهان تعهد و تضمین امنیتی آمریکا هستند که در منطقه بماند و در صورت بروز درگیری به شکل مستقیم و حداکثری از آنها حمایت کند.
8. تامین مالی برای ترمیم ضعفهای پدافند هوایی غرب
پدافند هوایی غرب با وجود آمادگی دوهفتهای و هشدارهای ایران سه روز پیش از عملیات، و با وجود فاصله یکهزار کیلومتری ایران تا سرزمینهای اشغالی ناکام ماند. غرب در برابر این حمله از امکانات کشورهای زیادی استفاده کرد و عملا سیستم یکپارچه و گستردهای را در اختیار داشت. به نظر میرسد طرح چتر پدافند منطقهای در برهه کنونی یک نقشه برای فریب کشورهای منطقه جهت تامین هزینههای مالی توسعه فناوری، ارتقا و ساخت سامانههای جدید پدافند هوایی است تا سامانههای شکستخورده جایگزین شوند.
9. پر ساختن خلأ تسلیحاتی ایجادشده
کشورهای منطقه پس از ناکامی رژیم و متحدان غربیاش در دفع عملیات ایران احتمالا به بازطراحی سیستم نظامی و تسلیحاتی خود میاندیشد. آمریکا درصدد کنترل این روند شکلگرفته و در صورت امکان جلوگیری از آن است.
احتمال دارد برخی از این کشورها به بهبود روابط خود با محور مقاومت گام برداشته و تعدادی نیز با اهدافی چندگانه به سمت روابط با تامینکنندگان تسلیحاتی دیگری بروند. بهعنوان مثال تامین پدافند هوایی و تسلیحات هجومی مانند موشکهای بالستیک میانبرد از چین میتواند ضمن ارتقای توان تسلیحاتی کشورهای منطقه به تامین تسلیحاتی منجر شود که آمریکا آنها را در اختیار کشورهای منطقه قرار نمیدهد. همچنین خرید از چین تقویتکننده این احتمال است که پکن در روابط تهران با این کشورها دست به میانجیگری بزند. از سوی دیگر روابط با تولیدکنندگان غیرآمریکایی سلاح میتواند واشنگتن را به فروش تسلیحات پیشرفتهتر به کشورهای منطقه ملزم سازد.
10. تامین هزینههای انتخاباتی
دولت جو بایدن امیدوار است در ازای ارائه تضمین و تعهد امنیتی به عربستان بتواند پول سعودی را به کمپین انتخاباتی خود جذب کند. اگر سعودیها راضی به حمایت مالی از بایدن در انتخابات پیش رو نباشند باید خود را برای تعویق ارائه تعهد امنیتی و یا تضعیف مفاد آن آماده کنند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/